صلاح الدین بیانی نماینده خواف درمجلس اول: لزوم وجود وزیرمشاور دراموراهل سنت

ساخت وبلاگ

 بیانی که با رای مخالف خود به طرح عدم کفایت سیاسی بنی صدر نام خود را در تاریخ تحولات سیاسی پس از انقلاب اسلامی ماندگار نموده ،این رای را نه در پرتو ارتباطات حزبی و تعلق خاطر سیاسی که تنها بر پایه دوستی دیرینه خود با بنی صدر (پیش از انقلاب با وی هم کلاس و هم درس بود) داد.

رد صلاحیت بیانی در انتخابات دومین دوره مجلس شورای اسلامی که احتمالا در تعبیر نادرست رای وی به بنی صدر ریشه داشته، مردم خواف را از وکالت این حقوقدان خبره در مجلس محروم نمود و بیانی را به ادامه وکالت دادگستری (پیش از انتخاب به عنوان نمایندگی مجلس وی وکیل پایه یک دادگستری بود) وا داشت.

ضمن آرزوی غفران و رحمت الهی برای آن نماینده مرحوم شهرستان خواف به مرور نخستین نطق پیش از دستور این نماینده مردم خواف در مجلس می پردازیم که نمایانگر تدبیر، ذکاوت و شجاعت بیانی پس از گذشت حدود سی و یک سال از بیان این سخنرانی است.

امید که خداوند متعال ما را از نعمت وکلای مدافع حق و حقیقت در مجلس شورای اسلامی محروم نکند. 
تنظیم و ارسال برای وب مولوی رحیمی : محمدی

صلاح الدین بیانی:

لزوم وجود وزیر مشاور در امور اهل سنت

رئیس- آقای بیانی بفرمائید.

بیانی – بسم الله الرحمن الرحیم، خوشبختانه نطق قبل از دستور من که امروز است و خود من هم تنها نماینده اهل تسنن هستم که الان در مجلس حضوردارم لازم است درمواردی که مابه عینه وحدت تسنن ایران با برادران تشیع ملاحظه میکنیم و ملاحظه میکنیم در اینجا اعلام بکنم تا جهانیان بدانند که در داخل ایران بین تسنن و تشیع وحدت است و به خدا قسم من مثل همان عربی که درجوارخلیفه در مقابل عمربن الخطاب رضی الله تعالی عنه گفت چنانچه ازحقیقت تجاوز بکنی من با این شمشیر گردنت را قطع خواهم کرد، من همان اندازه شهامت دارم که اگر چیزی را احساس بکنم که خلاف اسلام است حتی از امام شنیده ام من خودم دراینجا مخالفت بکنم یعنی تا این اندازه شهامتش را دارم.

و اما اینکه الان عرض میکنم به عینه خوشبختانه در همین دوسه روز ملاحظه کردم که هیچ اختلافی نیست و برادران اهل تسنن ایران هم چون تقیه در مذهب تسنن نیست این شهامت را دارم اگرخدای نکرده از هرکس علیه اسلام چیزی بشنوم بیان بکنم.

من به همراهی آقای رئیس جمهوربه استان خراسان رفتم. استان خراسان خصوصا بیرجند تسنن نشین است. خواف هست، حوزه قائنات هست شهرستان تایباد و شهرستان تربت جام هم هست تمام روحانیت این شهرستانها از طلابش تا آن روحانی بزرگ همه بامن درارتباط هستند، یعنی اگر کوچکترین مطلبی را بخواهند دلگیربشوند ممکن است به من تلگراف بزنند و بگویند.

دراینجا به آنها تلفن کرده بودم که به اتفاق آقای رئیس جمهورمیخواهم به آنجا بیائیم میتوانم قسم بخورم که در تایباد در تربت جام در خواف، در قائن، در بیرجند کلیه روحانیون اهل تسننی که در ان مرز هستند همه آنها به استقبال آقای رئیس جمهورآمده بودند.

اول هم عرض کردم که تقیه درمذهب تسنن نیست. اگر دلگیر بودند به هیچ وجه وبه هیچ عنوان نمیامدند. هیچ ترسی هم ندارند چون دفاع ازاسلام یک چیزی است که ترسی ندارد ، همان شهادت را اصلا آدم می پذیرد اگر خدای نکرده خلاف اسلام چیزی گفته بشود. واین بود که دراین موردکوچکترین ایرادی نشد و بمن چیزی نگفتند. حتی تاییدات خیلی زیاد که نشانة تایید حکومت جمهوری اسلامی است بعمل آمد از گفته های امام و فرمایشات امام همه آنها بخوبی استقبال کردند و تا حال کوچکترین اعتراضی نشده است.

اگر آمریکا یا کشورهای غربی میخواهند ازاین طریق بین ملت ایران اعم از تسنن و تشیع اختلاف ایجاد بکنند ویا حکومت جمهوری ما را در خارج بدنام بکنند امری علیحده است وبه هیچ وجه مورد تایید اهل تسنن ایران نیست.

واما چیزی که (البته عمد نیست وشاید تابحال به آن توجه نشده است. آنچه را که به فکر من برسد جز از خدا هیچکس وحشتی ندارم وبیان میکنم) چند روز قبل با آقای رجائی نخست وزیر و بعدت با آقای رئیس جمهور ملاقات کردم وپیشنهاد کردم برا ی اینکه دربین روحانیت اهل تسنن شما یک رابطه بیشتر داشته باشید وبتوانید انقلاب را توجیه بیشتری بکنید، لازم است که مشاورینی از اهل تسنن درکابینه باشد من پیشنهاد یک وزیرمشاوری را کردم والان هم ازچند جهت لازم میدانم.

اول اینکه در مرز ما از سرخس تاچابهاراهل تسنن هست این مطلب را شما قبول بکنید که هیچ تعارف نیست که شاید گفته مولوی عبدالعزیز یا یک عالم اهل تسنن دیگر از آقای منتظری درآنجا موثرتر باشد پس چه بهتر ازوجود این افراد استفاده بشود و اگر انقلاب در انجاها هنوز البته بین عوام الناس که بی سواد هستند و هنوز چیزی نمیدانند روشن بکنند. ازروحانیت بیشترنیرو بگیرند ازجوانهائی که معتقد به انقلاب هستند بیشتر استفاده بکنند و از این قبیل …

از مرز نشینان همیشه استفاده نماییم ، نه فقط زمان احتیاج

این پیشنهاد من است وامیدوارم مجلس هم تاکید بکند که کابینه حتما وزیرمشاوری داشته باشد. موردی دیکری که این وزیرمشاور از نظر امنیت مرزی میتواند کاربکند. این است که چون خودش درتماس مستقیم بامرزهست، صرفنظر ازمساله کردستان (چونکه درمساله کردستان به عقیده من چپی ها آنجادخالت دارند نه اهل تسنن وگناه روحانیت تسنن درانجا نیست بلکه عده ای چپی درآنجا هستند که اختلاف ایجاد میکنند) اما دراین مرز لازم است از نیروی جوان که واقعا تشنه فداکاری هستند وبرای نگهداری مرزاستفاده بشود. اگر خدای نکرده در ورای مرزهای ما قدرت گرفت اینها بتوانند در مقابل کمونیست ها از نیروی مرزی استفاده کرده باشند نه اینکه خدای نکرده زمانی چیزی بوجود بیاید آنوقت خواسته باشیم به مرزنشینان احتیاج پیدا بکنیم .

رعایت قانون در پاکسازی ها

البته این نطق قبل ازدستور من نبوده ولی چیزی که بیادم آمده است ـ(چون خودم قاضی بودم وبه اجرای صحیح قانون اعتقاد دارم )این است که چند تذکردرمورد اجرای صحیح قانون باید بدهم.

یکی درمورد رعایت معیار و ضوابط قانون در مورد تصفیه و پاکسازی است. پاکسازی را همه ما معتقد هستیم که یک آدم خائن ، یک آدم بد، یک آدمی که بارژیم مخالف است، میخواهد در رژیم خرابکاری بکند. اما افرادی که برای تصفیه تعیین میشونداول باید در باره‌ خود آنها کاملاتحقیق بشود خود آنها افرادی نباشند که باید تصفیه بشوند اینها دراسلام همانند قاضی هستند و در اسلام برای قاضی شرایط زیادی قائل شده اند کسیکه برای عضو پاکسازی تعیین میشود اول باید آن شرائط قاضی اسلامی را داشته باشد تابتواند یک فرد نالایفی را دستش را بگیرد و از اداره طرد بکند. چون درسرنوشت زن وبچه اش موثراست. ازنظرمعنوی هم خیلی موثراست واین حقایقی را باید کاملا تحقیق وبررسی بکنند، آن موقع آن فرد ناشایست را کنار بگذارند نه اینکه بخواهد خدای نکرده یک کسی را اول کناربگذارند وبعد به جرمش رسیدگی بکنند.

این مورد در دادگستری اتفاق افتاده است . ازجمله عده ای ازآقایان قضات را از کار برکنار کرده اند که اسم نمیبرم. آن اشخاص الان خودشان تصفیه شده اند این آقایان قضات از اول نگفته اند که اینهاخودشان ناصالح هستند. مگراین موضوع را کسی شنید؟ تازه افراد قاضی را مجددا برای تجدید نظربه دادگاه احاله کردندوآن اشخاصی که این ها راتصفیه کردند حالا آنها را کنارگذاشته اند پس دراینمورد باید دقت کامل بشود.

مورد دومی که بنظر میرسد وباید تذکر بدهم تفکیک قوا است ما تفکیک قوا را کاملا پذیرفتیم پس اگر قبول کرده ایم باید اجرا بکنیم یعنی این قانون اساسی همان اندازه برای ما مقدس است که در درجه دوم قرآن است برای اینکه مستنبط از قرآن و حدیث و سنت پیغمبر(ص) است و حالا دیگر یک قانون طاغوتی نیست نمی شود کسی را بعنوان اینکه بگوید من انقلابی هستم و میخواهم درهرجائی کاربکنم چون خوب کار میکنم مجازهستم که هرکاری را بکنم الان در دادگاه فاضی داریم که خصوصا قاضی دادگاه انقلاب هم هست درمجلس مقننه هم قانونگذاری میکند. درست است که این شخص فداکار است این شخص واقعا خدمتگزاراست . هیچکس اینمساله رامنکر نیست . اشخاص فداکاری هستند وممکن است خوب کاربکنند ولی دلیلی که قانون اساسی را بخاطراین شخص زیرپابگذاریم نیست. باید افرادی که درقوة مقننه هستند که دواطلب هستند. میتوانند این کار را بکنند.

قانون مقدس است نه افراد

موضوع سومی که بنظرمن رسیده است شاید آقایان به آن معتقد باشند یا نباشند. درجهاد سازندگی یک نهاد انقلابی هست که خوب کارکرده اند و نوددرصد کارهایش خیلی خوب است البته بین افراد اشخاصی هم هستند که به اسم انقلاب زمین مردم را تصاحب میکنند. قانون گفته است که اینکار را نکند.

علی بن ابیطالب به اشعث بن قیس کارگذار آذربایجان بود وقتیکه نامه به اشعث بن قیس مینویسد میگوید شما در آن حدودی اختیار دارید که به شما دستورداده شده است. آن شخص که خیلی انقلابی تر از ما بوده است و از صحابه پیغمبربوده است اما علی بن ابی طالب چنین دستوری باو میدهد. دلیلی ندارد که چون جهاد سازندگی یک جهاد انقلابی است اجازه بدهیم اینها هرکاری را بکنند. نه به هیچ وجه درست نیست. قانون مقدس است نه افراد. 

سرعت ترقی اسلام در زمان خلیفه دوم به علت وجود دموکراسی بود

موضوع چهارمی که میخواستم بعرض برسانم این است که ماآزادی جمعیت ها واحزاب را پذیرفته ایم اگر نمی خواهیم بپذیریم که هیچ. اگر کسی علیه جمهوری اسلامی قیام کرده است باید آن را محاکمه کنیم بعد از ثبوت تقصیرباید او را مجازات بکنیم اما هیچ دلیلی ندارد که قبل از ثبوت تقصیر محاکمه بکنیم شاید دروغ او را دستگیر بکنند یا نمی توانیم برویم مرکز یک جمعیتی را تصرف بکنیم این عمل تحریب است این جرم است (بنده عضو جبهه ملی نیستم بلکه عضو هیچ حزب وگروهی نیستم ) برای جلوگیری از این مطالب است که اسلام خواهان حقیقت است. (البته این موضوع را روشن بکنم برای اهل تسنن ) البته برادران تشیع هم اعتقاد دارند.

چرا در زمان خلیفه دوم اسلام به آن سرعت ترقی کرد و به آن سرعت پیشرفت کرد؟ برای اینکه دموکراسی وجود داشت بری اینکه عمربن خطاب هیچ وقت فکر نکرد عمروعاص فاتح و حاکم مصراست وقتی که تجاوز کرد وقتی که پسرش کسی را شلاق زده بود او را زندانی کرده بود او هم به آن شاکی گفت چون عمروعاص تو را یه زندان فرستاده است او را من به زندان بفرستم یا نه؟ وقتی در صدر اسلام ما اینها را میبینیم دلیلی ندارد که اگر فردی از جهادسازندگی خلافی کرد او را مجازات نکنیم باید او را مجازات کنیم این نمونه اسلام واقعی است. درمورد حوزه انتخابیه یکدقیقه وقت شمارا می گیرم.

رئیس- شما یکدقیقه دیگر هم وقت دارید.

بخش خواف باید شهرستان بشود

بیانی – درحوزه انتخابیه ام پارسال زلزله واقع شده و در خود خواف ۶۰۰۰ مسکن تصویب شده که درست بشود ولی متاسفانه تاحالا یک دانه هم آماده نیست زمستان امسال هم پیش می آید و در این زمستان باز مردم باید زیر چادر زندگی کنند این مساله را باید آقای وزیر مسکن آینده حالا هرکسی که هست دقت بشیتری بکند و به مناطق زلزله زده اعم ازخواف و گناباد و قائن و تایباد توجه بکنند.

موضوع دیگری که درمورد منطقه انتخابیه ام می خواستم بگویم این است که با توجه به اینکه طول این منطقه ۳۰ فرسخ است و جمعیت آن هم حدود ۸۰ هزار نفراست ما فقط یک پزشک داریم، منطقه مرزی هم هست و چریکهای افغانی می آیند و میروند و امراضی از آن طرف به این طرف انتقال داده میشود و احتیاج به قرنطینه دارد، من معتقدم که مساله قرنطینه را با کمبود پزشک نمی شود حل کدر.ا ما پزشک بیشتری باید بانجا بفرستند وبیمارستان و زایشگاه هم درآن منطقه نیست که درآینده باید ایجاد بشود

موضوع دیگری که مردم خواف اززمان طاغوت تابه حال تقاضا دارند شهرستان شدن آنجاست این محل یک حوزه انتخابیه شده ولی هنوز شهرستان نیست واین کار لازم است برای اینکه ما با گناباد وتربت حدود سی فرسخ فاصله داریم وکسانیکه برای کارهای اداری میخواهند به تربت بروند چند روز از کارشان بی کار می شوند این است که باید بخش خواف شهرستان بشود.

نشتیفان زادگاه آل مظفر...
ما را در سایت نشتیفان زادگاه آل مظفر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : شیرمحمد خوشنوا amen بازدید : 1447 تاريخ : 20 / 1 / 1393 ساعت: 1:18